حکایت همچنان باقیست

حکایتها وضرب المثل های فارسی

حکایت همچنان باقیست

حکایتها وضرب المثل های فارسی

شنیدنی هایی از عبید

۱-مردی را گفتند پسرت را به تو شباهتی نباشد. گفت: اگر همسایگان باری ما را رها کنند فرزندانمان را به ما شباهتی خواهد افتادت.


۲-یهودی از نصرانی پرسید: موسی برتر است یا عیسی؟ گفت: عیسی مردگان را زنده می کرد ولی موسی مردی را بدید و او را به ضربت مشتی بیفکند و آن مرد بمرد عیسی در گهواره سخن می گفت اما موسی در چهل سالگی می گفت خدایا گره از زبانم بگشای تا سخنم را دریابند


۳-زن مزبد حامله بود. روزی به روی شوی نگریست و گفت وای بر من اگر فرزندم به تو ماند. مزبد گفت: وای بر تو اگر به من نما ند.


۴-کسی مردی را دید که بر خری کند رو نشسته گفتش کجا می‌روی؟ گفت: به نماز جمعه. گفت: ای نادان اینک سه شنبه باشد. گفت: اگر این خر شنبه‌ام به مسجد رساند نیکبخت باشم

عمامه و سواد



ملا عمامه بزرگی بر سر گذاشته بود . مرد بیسوادی به نزد او رفت و کاغذی به او داد و تقاضا کرد اونرو براش بخونه.

ملا گفت خوندن بلد نیستم ، مرد  با تعجب سر تا پای ملا رو برانداز کرد و گفت:
- اگر خوندن بلد نیستی پس عمامه به این بزرگی رو برای چی  سرت گذاشتی؟
ملا بلافاصله عمامه را از سر خودش برداشته و بر سر اون مرد میگذاره و میگه:
- بفرما اگر عمامه داشتن دلیل با سواد  بودنه و برای آدم سواد می آره حالا تو که آنرا بر سر داری کاغذ خودت رو بخون!

تا مرد سخن نگفته باشد....

سلام به همه عزیزان!

 تصمیم گرفتم از این به بعد تمام حکایات رو به قلم خوم بنویسم چون اصل بعضی از حکایات خوندنش مشکله و ممکنه حوصله بعضی از دوستان رو سر ببره. نمیدونم قلم من قابل تحمل هست یا نه؟!لطفا در این مورد هم نظر بدید که تصمیمات مقتضی لحاظ بشه! ممنون :)



شازده ای بود کوتاه قامت و ریزه اندام که برادرانی داشت برومند  و خوبرو .این شازده  بر خلاف دیگر برادران مورد وثوق پدر نبود و پدر کراهت داشت از تماشای وجهه پسر! روزی پسر با فراست گفت:ای پدر ، کوتاه خردمند به که نادان بلند!  نه هر چه بقامت مهتر به قیمت بهتر!


آن شنیدى که لاغرى دانا

گفت بار به ابلهى فربه


اسب تازى وگر ضعیف بود

همچنان از طویله خر به


پدر از این حرف خنده ای میکنه و دیگر برادران سر خورده و رنجیده میشن


تا مرد سخن نگفته باشد         عیب و هنرش نهفته باشد


هر پیسه گمان مبر نهالى       شاید که پلنگ خفته باشد


(گلستان سعدی)