حکایت همچنان باقیست

حکایتها وضرب المثل های فارسی

حکایت همچنان باقیست

حکایتها وضرب المثل های فارسی

به دوست گرچه عزیزست..../تو راستی کن و.....


سلام!

از خانوم بنت الهدی بابت کامنت خوبشون  تشکر میکنم!دوستان هم از کامنتشون استقبال کردن!



دو تا دوبیتی اندرز گونه از سعدی :



پدر که جان عزیزش به لب رسید چه گفت؟

 یکی نصیحت من گوش دار جان عزیز

به دوست گرچه عزیزست راز دل مگشای

 که دوست نیز بگوید به دوستان عزیز





جزای نیک و بد خلق با خدای انداز

که دست ظلم نماند چنین که هست دراز

 تو راستی کن و با گردش زمانه بساز

 که مکر هم به خداوند مکر گردد باز

لیلایت منم!

سلام!

عجب شعر جالبی بود این شعر ! خیلی خوشم اومد!



یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست


عشق آن شب مست مستش کرده بود

فارغ از جام الستش کرده بود


سجده ای زد بر لب درگاه او

پُر ز لیلا شد دل پر آه او


گفت یا رب از چه خوارم کرده ای

بر صلیب عشق دارم کرده ای


جام لیلا را به دستم داده ای

وندر این بازی شکستم داده ای


نیشتر عشقش به جانم می زنی

دردم از لیلاست آنم می زنی


خسته ام زین عشق، دل خونم نکن

من که مجنونم تو مجنونم نکن


مرد این بازیچه دیگر نیستم

این تو و لیلای تو… من نیستم


گفت ای دیوانه! لیلایت منم

در رگ پنهان و پیدایت منم


سالها با جور لیلا ساختی

من کنارت بودم و نشناختی


عشق لیلا در دلت انداختم

صد قمار عشق یکجا باختم


کردمت آواره صحرا نشد

گفتم عاقل می شوی اما نشد


سوختم در حسرت یک یا ربت

غیر لیلا بر نیامد از لبت


روز و شب او را صدا کردی ولی

دیدم امشب با منی گفتم بلی


مطمئن بودم به من سر می زنی

در حریم خانه ام در می زنی


حال این لیلا که خوارت کرده بود

درس عشقش بی قرارت کرده بود


مرد راهش باش تا شاهت کنم

صد چو لیلا کشته در راهت کنم


(مرتضی عبدالهی)

بد اقبالی

دو تا  دوبیتی قشنگ دارم در مورد شوربختی و بد اقبالی!


در خانه ما ز نیک و بد چیزی نیست
جز ننگی و پاره ای نمد چیزی نیست
از هر چه پزند نیست غیر از سودا

وز هر چه خورند جز لگد چیزی نیست


(عبید زاکانی)



هر بلایی کز آسمان آید
گرچه بر دیگری قضا باشد

بر زمین نارسیده می پرسد
خانه انوری کجا باشد؟!

(انوری)