حکایت همچنان باقیست

حکایتها وضرب المثل های فارسی

حکایت همچنان باقیست

حکایتها وضرب المثل های فارسی

آب برای من ندارد، نان که برای تو دارد

سلااام!
چنتا اتفاق خنده دار برام افتاد که نتونستم اپ کنم! بی مزه ترینش اینه که تلفن خونمون قطه شده! یعنی یه طرفه شده! :دی  

چه ماه مبارکیه این شعبان ! انگار فقط اومده برای شادی! یدونه عزا هم توش نیست! 

این ماه رو به همه تبریک میگم. انشا...ا که خیرش به همگی برسه!

 

 

 

در تاریخ آورده‌اند که: وقتی حاج میرزا آقاسی وزیر محمد شاه قاجار به حفر قناتی امر داده بود، روزی که به بازدید چاه‌ها رفت، مقنی اظهار داشت که کندن قنات در اینجا بی‌حاصل است، چه اینکه این زمین آب ندارد. حاج میرزا آقاسی در جوابش گفت:

«آب برای من ندارد، نان که برای تو دارد!!»

نظرات 6 + ارسال نظر
بنت الهدی یکشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:22 ب.ظ

سلام
خدا رو شکر علت غیبتتون و آپ نکردنتون اتفاق خنده دار بوده!
تا باشه از این اتفاقا :دی
منم امیدوارم این ماه بر ای همه پر خیر و برکت باشه انشاءالله...
........
حکایتو تا حالا نشنیده بودم یه چیزایی به ذهنم رسید ولی بازم زحمت بهتون میدم و برداشتتون رو از این حکایت میخوام..

یا علی

سلام!
ممنون برای دعای خیر
منتظر برداشت ونظر شما هم هستیم
یا علی

س-ف یکشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:48 ب.ظ

سلام سلام
عیداتون مبارک باشه...ایشالا همیشه به شادی


فکر کنم حکایت هر روز کندن و دوباره اسفالت کردن کوچه خیابونای شهر ما هم همین باشه!
خودش یه نوع اشتغال زاییه٬ نیست؟کلی جوون میرن سر کار!
:)
الان که دارم فکر می کنم میبینم این مثل کلی مصداق دیگه هم داره
به به

سلام!

موافقم!
البته چنتا حکایت ملا نصرالدینی هم اضافه بشه که حکایت شهر ما بشه!
اشتغال زاییه ولی اون مدری که این اشتغال رو میزائه داره سر زا میره! :دی

یا علی

امین یکشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:41 ب.ظ

س-ف جان!
اشتغال زایی نه، اشتغال زدایی!

سلام!

زذی تو خال!:دی
پیرو جوابی که به س-ف دادم، در اثر سر زا رفتن این مادر دلسوز ، طفل بیچاره هم نفله میشه!:دی
یا علی

یاتری؟! دوشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:12 ق.ظ

او نیست ولی هست تر از هستان است/چشمش نگران باقی مستان است/ دستان گدایی همه دور اندازید / او ساقی میخانه ی بی دستان است/
سلام!
اعیاد شعبانیه رو تبریک میگم!هم به شما هم به بقیه ی دوستان و تشکر از خانم بنت الهدی به خاطر لطفشون !
موفق باشید!

سلام!
ممنوننم
شعر زیبایی بود!
یا علی

ع.ر.وطن دوست چهارشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:10 ق.ظ

سلام!
خوب ما معمولا توی این فکر هستیم که تاثیر یک چیز رو مستقیما ببینیم.حالا شاید اون هدفی که اعیین شده هدف نهایی نباشه!و تنها وسیله ای باشه برای بهرهمندی های جانبی.
مثلا ممکنه ما قصد سفر داشته باشیم و میخواهیم از این سفر تجربیاتی کسب کنیم پس جایی رو یعنوان مقصد مشخص میکنیم.کسی که همچین نیتی داره اگه مقصد رو فقط بعنوان جهت میشناسه نه بعنوان هدف! اگه به مقصد رسید که چه بهتر! اگه نرسید زیاد اهمیتی نمیده چون به هدف که کسب تجربه بوده رسیده!
در این حکایت به اب رسیدن مصداق به مقصد رسیدنه و نان داشتن برای مقنی مصداق کسب تجربه میشه!

امیدارم که منظورمو روشن گفته باشم

یا علی

بنت الهدی چهارشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:20 ق.ظ

سلام
ممنون از نظرتون..
پس در این صورت اگر ما به هدف نرسیدیم ولی کار ارزش تجربه ای که به ما میده رو داره!
من این جور فکر نمیکردم واقعا فکر میکردم که اون مقنی درست میگه و ارزش نداره...
ولی با دید شما می بینیم که کار چه به هدف نهایی برسه چه نرسه ارزش داره...
ما باید تلاش خودمونو بکنیم چه به هدف برسیم چه نرسیم...
بی خود نیست نظرتون رو میخوام و برام مهمه :)
ممنونم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد