-
مثلها ۴
سهشنبه 23 تیرماه سال 1388 02:09
سلام به همه! انگار خبر زیارت ما بگوش دوستان وحضرات رسیده! اولین دیدار و اشنایی من و امین مصادف شد با زیارت امام رضا!جای دوستان سبز!ا بدون هیچ شکی یکی از بهترین سفر ها و لحظات عمر ناقابلم بود!خوب تصورش رو بکنید که بعد از بیش از 10 سال این سعادت نصیبت بشه چه حالی پیدا میکنی! حالی که داشتم هیچوقت نداشتم.یاد همگی بودم!فقط...
-
قناعت
شنبه 13 تیرماه سال 1388 14:55
سلام! چند روز دیگه ۱۳ رجبه و میلاد حضرت علی(ع)!این روز رو به همه تبریک میگم! باعث افتخار منه که به سال قمری تولد من هم هست! با اجازتون این چند روز رفته بودم به یه سفر چند روزه کوتاه! امروز دو تا حکایت از سعدی دارم براتون!بخونید و حالشو ببرید!:دی حکایت اول: هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان در هم نکشیده...
-
لیلایت منم!
سهشنبه 9 تیرماه سال 1388 19:22
سلام! عجب شعر جالبی بود این شعر ! خیلی خوشم اومد! یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه لیلا نشست عشق آن شب مست مستش کرده بود فارغ از جام الستش کرده بود سجده ای زد بر لب درگاه او پُر ز لیلا شد دل پر آه او گفت یا رب از چه خوارم کرده ای بر صلیب عشق دارم کرده ای جام لیلا را به دستم داده ای وندر این بازی شکستم داده ای...
-
بد اقبالی
یکشنبه 7 تیرماه سال 1388 23:41
دو تا دوبیتی قشنگ دارم در مورد شوربختی و بد اقبالی! در خانه ما ز نیک و بد چیزی نیست جز ننگی و پاره ای نمد چیزی نیست از هر چه پزند نیست غیر از سودا وز هر چه خورند جز لگد چیزی نیست (عبید زاکانی) هر بلایی کز آسمان آید گرچه بر دیگری قضا باشد بر زمین نارسیده می پرسد خانه انوری کجا باشد؟! (انوری)
-
من عاشق...
پنجشنبه 4 تیرماه سال 1388 15:17
سلام! این پست رو فقط برای خنده میگذارم! شاید بعضیا شنیده باشند. خانمها ناراحت نشن!چون هیچ منظوری ندارم! بر خلاف عاشقان من عاشق زنهای پیرم عهد کردستم که غیر از پیرزن یاری نگیرم شاعران دردام زلف خوشگلان افتند دائم لیک من بر موی اسپید کهن سالان اسیرم من مگر دیوانه ام گردم به گرد خوبرویان کز ادا و غمزه و اطوارشان هر دم...
-
چند پند
دوشنبه 1 تیرماه سال 1388 18:58
سلام! با عرض شرمندگی! این مدت اصلا امکان اپ کردن نداشتم!سرعت اینترنت اینقدر بد بود که من رو بار ها پشیمون کرد! امیدوارم که همگی حالشون خوب باشه هر چند که بلحاظ روحی چندان مساعد نیستیم!من سعی میکنم مثل همیشه وارد مسائل روز نشم که کمی از حال و هوای اتفاقات اخیر در بیایم! از همه دوستان با مرامی که با وجود غیبت ما جویای...
-
حکیم و پسر گربه شور
چهارشنبه 20 خردادماه سال 1388 08:24
سلام! در مورد پست قبل اظهار نظری نکردم چون هنوز به نتیجه قطعی نرسیدم! اگه دوستان لطف کنند و مطلبی که در این مورد پیدا میکنند یا به ذهنشون میرسه رو با ما هم در میون بگذارند ممنون میشم! حکیمی بر سر راهی میگذشت. دید پسر بچهای گربه خود را در جوی آب میشوید. گفت: گربه را نشور، میمیرد! بعد از ساعتی که از همان راه بر...
-
عقل
شنبه 16 خردادماه سال 1388 07:44
سلام! در پست قبلی بیشتر دوست داشتم احساستون رو بدونم تا برداشت عقلی رو! البته یه اشتباهی کردم که گفتم هر چی به ذهنتون میرسه! ممنونم ازتون! ما در عربی و عرفان اسلامی برای کلمه "دل" چهار واژه داریم که هر کدومش کاربرد خودش رو داره: 1-قلب 2-فؤاد 3-صدر 4- که این اخری رو یادم رفته اگه کسی کمک کنه ممنون میشم ما یه...
-
نظر سنجی
یکشنبه 10 خردادماه سال 1388 08:48
سلام! دوستان یه زحمتی دارم براتون! یه بیت شعر که مربوط به پست قبله میگذارم! لطف کنید هر چی که به ذهنتون میرسه بگید. حتی اگه داستانه! ممنون عاقل بکنار آب تا پل میجست دیوانه پا برهنه از آب گذشت
-
ضرب المثلها ۳
شنبه 9 خردادماه سال 1388 04:38
سلام! شهادت حضرت زهرا (س) را تسلیت میگم! انشا...ا که همیگه رو دعا کرده باشید. باز هم چنتا ضرب المثل ناب دارم براتون که بسیار شیرین و پر کاربرد هستند.فکر میکنم همشون واضح باشن.در هر صورت اگر دوست داشتید که موردی رو توضیح بدم تعارف نکنید. ۱-طعمه هر مرغکی انجیر نیست ۲-هیچ انگوری دوبار غوره نمیشه ۳-هنوز باد به زخمش نخورده...
-
واژگان معادل
پنجشنبه 7 خردادماه سال 1388 07:12
چند سالیه که معادل سازی واژه های بیگانه باب شده و فرهنگستان ادب فارسی فله ای معادل سازی میکنه! بعضی هاشون جالبند و بعضی نچسب و بی روح! چنتا از این معادلات رو که بنظرم جالب اومد رو براتوم مینویسم. انشا..ا که ازشون استفاده کنید! رِزومه - کارنامَک ریموتکنترل - دور فرمان زونْکن - پروندان ژتون - بهامُهر سوییت - سراچه...
-
واژگان وارداتی
دوشنبه 4 خردادماه سال 1388 22:54
خیلی از لغاتی رو که ما الان در محاوره استفاده میکنیم ریشه غیر فارسی دارن! شاید ریشه خیلی از اونها رو ندونیم و همینطوری ازشون استفاده کنیم.امروز ریشه چنتا از این کلمات رو براتون میگم که شاید براتون جالب باشه! زِ پرتی : واژة روسی Zeperti به معنی زندانی است و استفاده از آن یادگار زمان قزاقهای روسی در ایران است در آن...
-
کیش مهر
یکشنبه 3 خردادماه سال 1388 13:45
همی گویم و گفتهام بارها بود کیش من مهر دلدارها پرستش به مستیست در کیش مهر برونند زین جرگه هشیارها به شادی و آسایش و خواب و خور ندارند کاری دلافگارها بجز اشک چشم و بجز داغ دل نباشد به دست گرفتارها کشیدند در کوی دلدادگان میان دل و کام دیوارها چه فرهادها مرده در کوهها چه حلاجها رفته بر دارها چه دارد جهان جز دل و مهر...
-
ادبیات جاده ای
جمعه 1 خردادماه سال 1388 22:54
سلام انشا...ا شما از اون دسته نباشید که توی سفر دائما خوابن! اگه هستید لابد چیزی از ادبیات جاده ای یا پشت کامیونی نمیدونید.میخوام بعضی از این جملات قصار رو براتون بگم که انشا...ا بی نصیب نمونید یا برای بقیه یاد ایامی بشه! ۱-در طواف گرد شمع گفت پروانهای، سر پیچ سبقت نگیر جانم مگر دیوانهای؟! ۲- غریبه غم نخور! من هم...
-
ضرب المثلها ۲
دوشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1388 07:56
باز هم چند ضرب المثل جالب که ممکنه نشنیده باشید.اولیشو با بهلول شروع میکنم که ارادتی بهش پیدا کردیم: 1-به بهلول گفتند ریش تو بهتره یا دم سگ ؟ گفت اگر از پل جستم ریش من و گرنه دم سگ 2-جاده دزد زده تا چهل روز امنه 3-چشمش هزار کار میکنه که ابروش نمیدونه 4-خدا برف را به اندازه بام میده 5-خر را گم کرده پی نعلش میگرده...
-
انشا...ا گربه است
یکشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1388 06:44
سلام! دیروز داشتم اخبار ایران رو رصد میکردم که چشمم به یه ضرب المثل جالب خورد که از زبون یکی از شخصیتای اقتصادی ایرانی مقیم امریکا تراوش کرد و من تصمیم گرفتم که داستانش رو براتون بگم که برای من زیاد پیش اومده . شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشه روزی مومنی ٬ مذهبی ٬ نماز خونی یا حالا هر چی...کنار حوضی مشغول وضو میشه....
-
بهلول
شنبه 26 اردیبهشتماه سال 1388 02:34
سلام به همه دوستان! شرمنده همگی! راستش از کم حوصلگی نیست! انشا...ا یک ماه دیگه دارم میام وطن...به همین خاطر باید تمام کارامو ردیف کنم که کاری نیمه تموم نمونه. بدلیل کمبود وقت این چند وقت شرمنده عزیزان شدم! برام دعا کنید که شدیدا محتاجشم! اینجا چنتا حکایت شیرین از بهلول براتون مینوسم که امیدوارم مقبول بیفته! ۱ - بهلول...
-
حکایت
سهشنبه 22 اردیبهشتماه سال 1388 09:22
۱-دزدی لباس کسی را دزدید و به بازار برد و بدست دلال داد که بفروشد.لباس را از دلال دزدیدند و دزد دست خالی به نزد دوستانش برگشت.گفتند: لباس را چند فروختی؟ گفت: به همان قیمت که خریده بودم! ۲-مردی در کاروانی خرش را گم کرده بود٬ خر دیگه ای رو گرفت و بار زد.صاحب خر امد و گردن خر خودش را گرفت و بارش را به زمین انداخت.مرد اول...
-
انار
دوشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1388 11:48
سلام! امروز یادم افتاد به یکی از شعر های دوران دبستان! کلی ذوق کردم.با اینکه خاطرات چندان خوبی از اون موقع ندارم ولی خوب..... صد دانه یاقوت دسته به دسته با نظم و ترتیب یک جا نشسته هر دانه ای هست خوش رنگ و رخشان قلب سفیدی در سینه آن یاقوتها را پیچیده با هم در پوششی نرم پروردگارم هم ترش و شیرین هم آب دار است سرخ است و...
-
یک واقعیت
یکشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1388 01:24
هر چه در این پرده نشانت دهند گــر نستـانی بــِه از آنـت دهند
-
علم یا ثروت
جمعه 18 اردیبهشتماه سال 1388 19:30
سلام! به نظر خانم بنت الهدی در پست قبل جواب دادم. اگه دوستان لطف کنند و در اون مورد هم نظر بدند ممنون میشم! یه داستان دیگه از عبید زاکانی که البته قبلا با این مضمون پستی رو داشتیم! راستش دلم نیومد که بقلم خودم بنویسمش. لولیی با پسر خود ماجرا میکرد که تو هیچ کاری نمیکنی و عمر در بطالت به سر میبری. چند با تو گویم که...
-
چراغی را که ایزد برفروزد....
یکشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1388 21:06
سلام! دوست خوبمون٬ امین٬ فرمودند که چرا توی این زمونه ضرب المثل ساخته نمیشه؟! بنظر من ساخته میشن ولی کمتر از گذشته. به چند دلیل: ۱- امیخته شدن فرهنگ ما با فرهنگ و ادبیات بیگانه ۲-باب شدن بیش از اندازه واژه ها و لفظ های بی معنی و دلیل دیگه که یادم نیست...:دی مثل هایی مثل : فلانی برای خودش نوشابه باز میکنه! یا نسل قبل...
-
ضرب المثلها
پنجشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1388 10:24
این چند روز رو خیلی گرفتار بودم.از همگی عذر میخوام! امروز چنتا ضرب المثل فارسی اماده کردم که انشا...ا خوشتون میاد: شنیدید میگن: ۱-خونه نشینی بی بی از بی چادریه ۲-آفتابه و لولهنگ هر دو یک کار میکنند، اما قیمتشان موقع گرو گذاشتن معلوم میشه ۳-اگه زری بپوشی، اگر اطلس بپوشی، همون کنگر فروشی ۴-از شما عباسی، از ما رقاصی ۵-بد...
-
شنیدنی هایی از عبید
دوشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1388 12:23
۱-مردی را گفتند پسرت را به تو شباهتی نباشد. گفت: اگر همسایگان باری ما را رها کنند فرزندانمان را به ما شباهتی خواهد افتادت. ۲-یهودی از نصرانی پرسید: موسی برتر است یا عیسی؟ گفت: عیسی مردگان را زنده می کرد ولی موسی مردی را بدید و او را به ضربت مشتی بیفکند و آن مرد بمرد عیسی در گهواره سخن می گفت اما موسی در چهل سالگی می...
-
عمامه و سواد
یکشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1388 05:59
ملا عمامه بزرگی بر سر گذاشته بود . مرد بیسوادی به نزد او رفت و کاغذی به او داد و تقاضا کرد اونرو براش بخونه. ملا گفت خوندن بلد نیستم ، مرد با تعجب سر تا پای ملا رو برانداز کرد و گفت: - اگر خوندن بلد نیستی پس عمامه به این بزرگی رو برای چی سرت گذاشتی؟ ملا بلافاصله عمامه را از سر خودش برداشته و بر سر اون مرد میگذاره و...
-
تا مرد سخن نگفته باشد....
شنبه 5 اردیبهشتماه سال 1388 04:15
سلام به همه عزیزان! تصمیم گرفتم از این به بعد تمام حکایات رو به قلم خوم بنویسم چون اصل بعضی از حکایات خوندنش مشکله و ممکنه حوصله بعضی از دوستان رو سر ببره. نمیدونم قلم من قابل تحمل هست یا نه؟!لطفا در این مورد هم نظر بدید که تصمیمات مقتضی لحاظ بشه! ممنون :) شازده ای بود کوتاه قامت و ریزه اندام که برادرانی داشت برومند و...
-
ساقی
جمعه 4 اردیبهشتماه سال 1388 03:29
امشب بی اختیار یاد شعری افتادم که سالها پیش بی اختیار در ذهن و دلم نشست. شب جمعه برای شاعر فاتحه بفرستید. یا علی! ساقی سرمست ما دیوانه نیست سرگذشت انبیا افسانه نیست انچه در دستور کار انبیاست جنگ با مکر و فریب اغنیاست چیست در انجیل و تورات و زبور آیه های نور و تسلیم و حضور جمله ادیان ز یک دین بیش نیست جز الوهیت رهی در...
-
قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید
پنجشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1388 06:24
سلام! من شخصا خیلی با ضرب المثلهای اجنبی نمیتونم ارتباط برقرار کنم. اکثر مثلهایی که از اینها خوندم پشتوانه ای نداشته مثل ما!بسیاری از مثلهاشون تا دلتون بخواد مستهجن هستن. و اما !!! پادشاهی با غلامی عجمی در کشتی نشست و غلام، دیگر دریا را ندیده بود و محنت کشتی نیازموده، گریه و زاری درنهاد و لرزه براندامش اوفتاد. چندانکه...
-
مثلهای اجنبی!
چهارشنبه 2 اردیبهشتماه سال 1388 05:09
تصمیم گرفتم چندتا ضرب المثل از کشورای دیگه براتون بگم: (برای تنوع! چون کیبوردم مشکل داشت پس مجبور شدم اینا رو براتون بذارم!) مثل عربی : اگر دربارۀ دوست خواستی قضاوت کنی احمقی بیش نیستی ، زیرا اگر غلط گفته باشی گناهی است نابخشودنی و اگر راست گفته باشی چرا او را به دوستی خود برگزیده ای ؟ مثل عربی : کسیکه غرور دارد حاضر...
-
داستان رزق دادن حضرت سلیمان
چهارشنبه 2 اردیبهشتماه سال 1388 04:29
سلام! اصل داستان قبل(که البته هنوز منبع مطمئنی پیدا نکردم) به اینصورته که : گویند حضرت سلیمان که علاوه بر مقام نبوت مقام پادشاهی را نیز داشت و به زبان کلیه حیوانات آشنا بود و جن انس و دیو و باد و تمام موجودات در اختیاراتش بود روزی ضمن مناجات به خداوند با عجز و لابه عرض کرد که بارالها که اجازه ده فقط یک روز جمیع...