حکایت همچنان باقیست

حکایتها وضرب المثل های فارسی

حکایت همچنان باقیست

حکایتها وضرب المثل های فارسی

حکایت



۱-دزدی لباس کسی را دزدید و به بازار برد و بدست دلال داد که بفروشد.لباس را از دلال دزدیدند و دزد دست خالی به نزد دوستانش برگشت.گفتند: لباس را چند فروختی؟ گفت: به همان قیمت که خریده بودم!



۲-مردی در کاروانی خرش را گم کرده بود٬ خر دیگه ای رو گرفت و بار زد.صاحب خر امد و گردن خر خودش را گرفت و بارش را به زمین انداخت.مرد اول سر و صدا راه انداخت ٬ مردم به او گفتن خر تو نر بود یا ماده؟ گفت: نر!  گفتن:این خر ماده است! گفت: خر من چندان هم نر نبوده!



(لطایف الطوایف- گرداوری سید ابراهیم نبوی-هدیه مهرگان عزیز بمناسبت تولدم)

نظرات 10 + ارسال نظر
مهرگان پنج‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 01:54 ق.ظ http://bandarmehr.blogfa.com

سلام
خوبی مهندس؟ چه خبر مبرا؟
کم پیدایی
منبع رو ذکر نکردی

منم آپم
موفق باشی

سلام!
قربانت!
تو خوبی؟شکر خدا خوبم!
ممنون که یاداوری کردی!
الان میزنم منبعو!

یاتری؟! پنج‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 10:50 ق.ظ

سلام
چه هدیه ی تولد جالبی!
من کلا هدیه های فرهنگی رو ترجیح میدم...

من که همه چیز دوست دارم
فرهنگی...علمی...هنری...اقتصادی...سیاسی :دی

بدیس پنج‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 05:59 ب.ظ http://aask.blogsky.com/

سلام.دوست خوش ذوقی داری.موفق باشی

خیلی خوش اومدید

بنت الهدی پنج‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:35 ب.ظ http://elmoservat.blogfa.com

سلام به صاحب بلاگ و دیگر دوستان!
من یه وبلاگی دارم
تاحالا آدرسشو اینجا ننوشتم به دلایل شخصی.
ولی امروز یه پستی گذاشتم که دوست دارم
از نظرات ارزشمند دوستان اینجام هم استفاده کنم.
وبلگم همینه که آدرسشو نوشتم...
اگر مرا با نظرات ارزشمندتون راهنمایی کنید ممنون میشم.
راستی اونجا نوشته شده در پایین پست ها توسط (هدی)
اسم عامیانه و همونیه که صدام می زنند.
پس متعجب نشین.
بهرحال خوشحال میشم نطراتتونو بشنوم.
بخصوص پی نوشتو حتما بخونین لطفا.
آقای وطن دوست پستتون خوندم خیلی جالب بود...
ممنون
یا حق.

با کمال میل!

مهرگان جمعه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 01:19 ق.ظ http://bandarmehr.blogfa.com

سلام مجدد
چه جالب . نمیدونستم منبعش این کتابه ! آخه خودم کامل نخوندمش فقط حکایاتش جسته گریخته نگاهی انداخته بودم .

حق باشما بود . فرازانه کابلی ! اصلاحش کردم . ممنون

موفق باشی

سلام
کتاب خوبی بود
باز هم ممنون
یا علی

بنت الهدی جمعه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:29 ق.ظ

سلام آقای وطن دوست
ممنون از نظر ارزشمندتون.
و ممنون از نظر لطفتون در مورد وبلاگ ...
نمیدونم چرا آدرسو نمی نمی نوشتم
شاید چون همون اول ننوشتم بعداهم عادت کردم به ننوشتن..
بهر حال با نظرتون در مورد مهدویت موافقم.
ممنون تشریف آوردین.
یا حق

سلام
خواهش میکنم...باز هم سر میزنم که نظر بقیه دوستان رو هم ببینم
یا علی

امین جمعه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:13 ق.ظ

سلام
امین جان کم پیدا شدی!
زنده باشی!
یا علی

امین جمعه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:05 ب.ظ

شما هم کم حوصله شدی و دیر دیر آپ می‌کنی!

بنت الهدی جمعه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:23 ب.ظ

سلام
این کامنت برای آقای امین هست
سلام آقای امین
دست شما درد نکنه بابت حضورتون و نظر ارزشمندتون
بله به ما نمیشه گفت منتظر.
منتظر یعنی هم به احیای خودمون بپردازیم هم به احیای دیگران
واقعا حالا ما این کارا رو میکنیم؟
بهر حال نظرات دوستان اینجام:
صاحب بلاگ۳۰۱۰۴۰
آفای وطن دوست
و آقای امین
خیلی برام ارزشمنده
بازم ممنونم
یا حق

امین جمعه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:04 ب.ظ

وطن دوست یه تکونی به این بلاگت بده بابا!!!
چند روزه سر می‌زنم باز "همین حکایت" همچنان باقیست!

سلام
فکر اینجاشو میکردم که این اسم رو گذاشتم دیگه!! :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد