رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز

سلام دوستان! 

یک شعری رو براتون اماده کردم از نسیم شمال که برگرفته شده از یکی  از اثار انوری هست. 

خیلی جالبه! امیدوارم لذت ببرید: 

 

 ای خواجه مکن تا بتوانی طلب علم         کاندر طلب راتب هر روز بمانی 

رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز       تا داد خود از کهتر و مهتر بستانی 

نی گوشه‌ی کنجی و کتابی بر عاقل          بهتر ز بسی گنج و بسی کامروانی 

گر بی‌خردان قیمت این ملک ندانند           ای عقل خجل نیستم از تو که تو دانی 

فرعون و عذاب ابد و ریش مرصع               موسی کلیم‌الله و چوبی و شبانی 

 

(انوری) 

 

 

خواهی که شود بخت تو فرخنده و پیروز
خواهی که شود عید سعیدت همه نوروز
خواهی که شود طالع تو شمع شب افروز
خواهی که رسد خلعت و انعام به هر روز
 

رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
 

امروز به جز مسخره رندان نپسندند
علم و هنر و فضل بزرگان نپسندند
ادراک و کمالات به تهران نپسندند
جز مسخره در مجلس اعیان نپسندند
 

رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
 

خواهی که شوی با خبر از کار بزرگان
شکل تو کند جلوه در انتظار بزرگان
چون موش زنی نقب به انبار بزرگان
خواهی که شوی محرم اسرار بزرگان
 

رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
 

نه درس به کار آید و نه علم ریاضی
نه قاعده مشق و نه مستقبل و ماضی
نه هندسه و رسم و مساحات اراضی
خواهی که شوی مجتهد و مقنی و قاضی
 

رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
 

صد سال اگر درس بخوانی همه هیچ است
در مدرسه یک عمر بمانی همه هیچ است
خود را به حقیقت برسانی همه هیچ است
جز مسخرگی هر چه بدانی همه هیچ است
 

رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
 

وافور بکش تا بودت ممکن و مقدور
از باده مکن غفلت از چرس مشو دور
بنشین به خرابات بزن بربط و تنبور
خواهی که شوی پیش خوانین همه مشهور
 

رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
 

در مجلس اعیان همه شب مست گذر کن
اول چو رسیدی دم در عرعر خرکن
پس گنجفه را از بغل خویش به درکن
از باده دماغ همه را تازه و ترکن
 

رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
 

هر چند که ریش تو سفید است و قدرت خم
رندانه بزن چنگ بر آن طره خم خم
از دولت مشروطه شدی میر مفخم
ای ارفع و ای امجد و ای اکرم و افخم
 

رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
 

زنهار از عدلیه و اعضاش مزن دم
گر نان تو تلخ است زنانواش مزن دم
گر کفش گران است ز کفاش مزن دم
تا هست کباب بره از آش مزن دم
 

رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
 

خواهی تو اگر در همه جا راه دهندت
ترفیع مقام و لقب و جاه دهندت
زیبا صنمی خوبتر از ماه دهندت
خواهی که زرو سیم شبانگاه دهندت
 

رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
 

خواهی که شوی محرم آن بزمگه خاص
دوری مکن از مطرب و بازیگر و رقاص
اسباب ترقی شودت گنجفه و آس
خواهی که شوی زینت بزم همه اشخاص
 

رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
 

خواهی تو اگر راحت و آسوده بمانی
رخش طرب اندر همه تهران بدوانی
خود را به مقامات مشعشع برسانی
هم داد خود از کهتر و مهتر بستانی
 

رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز  

 

(نسیم شمال)